Saturday, March 12, 2011

راه نجات ۲ خانواده موسوی و کروبی از گیر افتادن در بازی کثیف حکومت این است که به حرف‌های آنها در مورد شرایط پدر و مادرشان اطمینان نکنیم.

هرچه اطمینان ملت به حرف‌های دختران موسوی یا پسران کروبی بیشتر شود، رژیم بیشتر آنها را برای شرکت در بازی کثیف خود زیر فشار خواهد گذارد!

در جایی‌ که این روز‌ها خیلی‌ سیاسیون پر سابقه را ناچار کرده اند تن‌ به خواسته نیروهای امنیتی بدهند، برای رژیم اصلا کاری ندارد که این فرزندان معصوم موسوی و کروبی را هم مجبور به گفتن دروغی کند یا آنها را از گفتن حقیقتی بازدارد. البته منظورم این نیست که اینبار این بیانیه اخیر خانواده موسوی حتما دیکته شده رژیم است، نه ممکن است یکی‌ دو باری هم رژیم به این فرزندان اجازه دهند حرف خودشان را به ملت بزنند و حتا آنها موقتا بتوانند از شرایط بد والدین خود بگویند. ولی‌ اگر ما عادت کنیم که حرف‌های آنها را باور کنیم (چه دربارهٔ شرایط بد یا خوب والدین باشد فرقی‌ نمیکند)، آنگاه دیگر رژیم می‌داند که چطوری با تحت فشار گذاشتن این خانواده‌ها آنها را مجبور به تکرار دیکته‌های حکومت کند. (دستگیری داماد سروش را از یاد نبرده ایم).به نظر من دیداری که فقط محدود به فرزندان باشد در درست بودن آن باید شک کرد، چه برسد به اینکه الان فقط یکی‌ از دختران موسوی مدعی است که دیداری با پدر و مادر داشته است. کاملا ممکن است که حتا این یک دختر موسوی را طوری تهدید کرده باشند که به دو خواهر دیگر خود هم حقیقت را نگوید.

تا زمانی‌ که آنها نتوانند با بیرون تماس آزاد داشته باشند، ما آنها را زندانی میدانیم، رژیم می‌خواهد با نشان دادن مقطعی آنها در خانه‌شان یا خاموش و روشن کردن چراغ کاری کند که ما همواره در حال سردرگمی یا شرمندگی و عذر خواهی‌ از خبر قبلی‌ در مورد دستگیری آنها باشیم و به تدریج حساسیت خود را به همه اخبار از دست بدهیم. اگر به فرض صد بار هم حدس و گمان‌های ما دربارهٔ وضعیت این عزیزان غلط از آب دربیاید، هیچ نیازی به شرمندگی نیست که سایت‌هایی‌ مثل جرس عذر خواهی‌ کردند از اخبار قبلی‌ خود! شرمندگی آن متعلق به رژیمی‌ است که راه کسب خبر صحیح را عامدانه بسته است، نه مایی که هیچ راهی‌ به جز حدس و گمان از روی شواهد ضعیف برایمان نمانده. بماند که خود گردانندگان جرس هم ممکن است اتفاقی‌ برایشان افتاده باشد.

.