Friday, January 27, 2012

آیا آنچه که بانک مرکزی با بوق و کرنا در سایتهای حکومتی اعلام کرده را می‌توان تک نرخی کردن ارز نامید؟

از نظر اقتصادی وقتی‌ قیمت کالایی را تک نرخی می‌نامیم که هر کس هر مقدار از آن کالا بخواهد را بتواند در قیمت مذکور بخرد.

تقاضای دلار از ۳ بخش تشکیل میشود، ۱-تقاضای سرمایه گذاری و ۲-تقاضای مصرفی غیر رسمی‌ ۳-تقاضای مصرفی مجاز و رسمی‌.

یکم: در شرایط امروز بخش عمده تقاضای دلار اکنون مربوط به تقاضای سرمایه گذاری است نه تقاضای مصرفی. این تقاضای سرمایه گذاری از جانب عموم ملت دارد انجام میشود چون ملت بالاخره دارند متوجه میشوند که با نگهداری سرمایه خود به ریال در واقع دارند هر ساله نیمی از ارزش واقعی‌ دارائی خود را به دلیل تورم ناشی‌ از چاپ پول توسط دولت از دست میدهند. این وضع شامل کسانی‌ که دلشان به دریافت بهره بانکی‌ ۱۵% یا حتا ۲۱% خوش بوده هم میشود. و تازه از این پس همگان می‌دانند که با اجرائی شدن تحریم نفتی‌ و بانک مرکزی و خشک شدن چشمه درامد ارزی کشور هیچ حدی برای سقوط ریال قابل تصور نیست و ارزش واقعی‌ دارائی ریالی آنها ممکن است همچنان که در عراق تحت تحریم دوران صدام یا در زیمبابوه رخ داد به یک هزارم هم برسد.

دوم: بخش کوچکتری از تقاضا مربوط به مصارف غیر رسمی‌ است مثل ارز مازاد بر آن ۱۰۰۰ دلار سهمیه‌ای که هر مسافر با خود به خارج میبرد و واردات غیر رسمی‌.

سوم: بخش بسیار کوچکتری از تقاضای دلار، تقاضای مصرفی رسمی‌ است. این بخش شامل آن ۱۰۰۰ دلار سالی‌ یکبار کذایی که به مسافران تخصیص می‌یابد و واردات رسمی‌ و دارای مجوز میشود.

کاری که دولت کرده و اسم آنرا تک نرخی کردن گذارده و اگر دقت کنید سایتهایی مثل مهرنیوز و رجا نیوز و برخی‌ آیدی‌های مشکوک بالاترین هم با لینک دادن پی‌ در پی‌ به این سایتهائی حکومتی مدام آنرا توگویی که اقدام جدیدی است دارند در بوق میکنند این است که آن ۳،۴ نرخ مختلفی‌ که برای ارز سهمیه‌ای در بخش تقاضای مصرفی رسمی‌ قبلا هم اعمال میکرد را تبدیل به یک قیمت کرده، اما هم سهمیه به جای خود در بخش مصرفی باقی‌ است و تازه کاهش هم یافته (مثل کاهش ارز ناچیز تخصیصی به مسافران از ۲۰۰۰ به ۱۰۰۰ و یک بار در سال کردن آن، و یا کاهش شدید ارز اختصاصی به صنایع). اما مشکل اصلی‌ باز جای دیگریست و آن این است که در این به اصطلاح بازار تک نرخی همچون گذشته دو بخش عظیم تقاضای سرمایه گذاری و مصرفی غیر رسمی‌ قرار نیست از این مائده تک نرخی بهشتی‌ هیچ بهره‌ای داشته باشد و به جای ارز تک نرخی، روبرو هستند با چماق و بازداشت و تهدید قضایی‌ مردم و صرافان و حتا منابع خبری مبنی بر اینکه هیچ کس حق اعلام نرخی غیر از آن نرخ خیالی تک نرخی را ندارد.

در این روزها احتمال دارد افرادی به مدت چند روز شانتاژ خبری پیرامون این به اصطلاح ارز تک نرخی را باور کنند و ارز خود را بفروشند، قطعاً ساده لوحی این گروه فرصت مناسبی فراهم خواهد کرد برای آنها که درک درستی‌ از اثرات جدی و بازگشت ناپذیر تحریم‌ها بر اقتصاد ایران دارند تا آنها بتوانند باقیمانده دارائی ریالی خود را هم به ارز و طلا تبدیل کنند.

No comments:

Post a Comment